كنسرت فرضي در كاروانسرا يا استوديو كروماكي؟!
هاني رستگاران
چند روزي است كه صدر خبرها و فضاي مجازي مملو شده از عبارت «كنسرت فرضي»، ساخته پرستو احمدي. پس از پخش و وايرال اين كنسرت در پلتفرم يوتيوب، گمانهزنيهاي بسياري در مورد مسائل فني و تكنيكي برپايي آن در محافل گوناگون مطرح شد. فارغ از بازتاب فرهنگي و اجتماعي مساله و طرح چندين موضوع از قبيل اينكه چرا به چنين رويدادهايي مجوز رسمي داده نميشود يا جايگاه زنان در موسيقي ايران چيست؛ پرسش اصلي كه در مقابل اهل فن قرار داشت اين بود: چگونه ممكن است گروه موسيقي، با آن ميزان از تجهيزات و لوازم، كنسرت خود را در بناي تاريخي كه غالبا مديريت يا مالكيت آن در يد اختيار دولت است، برگزار كنند. سرنخ پاسخ اين پرسشها بهطوركلي به دو بخش تقسيم ميشود؛ كساني كه اعتقاد دارند اين رويداد در استوديو و با استفاده از پرده سبزِ كروماكي و جلوههاي ويژه اجرا شده و دسته ديگر كه بر اين باورند با توجه به شواهد و قرائن، چنين امكاني با تجهيزات موجود در ايران ميسر نيست و يقينا كنسرت در يكي از كاروانسراهاي ايراني برگزار شده است. به نظر ميرسد فرضيه نخست دچار ضعف پشتوانه استنادي بيشتري است، چراكه پيش از بسته شدن صفحه پرستو احمدي در پلتفرم اينستاگرام، ويديوهايي از پشت صحنه و آمادهسازي محل اجرا در ماه آگوست، برابر با مردادماه هجري شمسي بارگذاري شده بوده كه هيچ نشانهاي از حضور گروه موسيقي در استوديو پديدار نيست و آنها به نظر در فضاي يكي از اماكن تاريخي ايران حضور دارند. گذشته از اين در چرخشهاي دوربين به كرات اجسام ريز، گردوخاك و عناصري كه يك محيط باز بياباني ممكن است داشته باشد، ديده ميشود. اما اگر واقعا اين كنسرت فرضي، در فضاي يكي از كاروانسراهاي ايران برگزار شده باشد، چگونه ممكن است نورپردازي حرفهاي و دقيق، صدابرداري و تجهيزات فيلمبرداري در آن نصب شود؟ درست يك روز پس از انتشار اين ويديو، شايعهاي در فضاي مجازي دست به دست ميشد كه ظاهرا اين برنامه در كاروانسراي ثبت جهاني ديرگچين، واقع در جاده تهران - قم و در محدوده استحفاظي استان قم، حاشيه غربي كوير بزرگ نمك برگزار شده است. هر چند با بررسي و پرسوجوي برخي خبرنگاران و گفتوگو با سرمايهگذار اين مجموعه تاريخي كه از طريق صندوق توسعه صنايعدستي و فرش دستباف و احيا و بهرهبرداري از بناهاي تاريخي وابسته به وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي طي سالهاي گذشته به بخش خصوصي واگذار شده، مديريت كاروانسرا برگزاري چنين رويدادي در اين اثر جهاني را تكذيب كرده است، اما تغيير مديركل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي استان قم، دقيقا در بحبوحه وايرال شدن كنسرت فرضي و گمانهزنيها مبني بر برگزاري اين رويداد در كاروانسراي ديرگچين، اين امكان را كه كنسرت در اين مجموعه برگزار شده باشد به قوت خود باقي ميگذارد. هر چند بخش كثيري از حدود 700 كاروانسراي برجاي مانده در ايران، به لحاظ معماري، كالبد و فرم مشابهتها و وجوه مشترك بيشماري با يكديگر دارند، اما كارشناسان و به خصوص متخصصاني كه تعداد زيادي از اين ابنيه را از نزديك مشاهده كردند يا در مورد آنها پژوهش و مطالعه داشتند، با بررسي و مطابقت شرايط محيط طبيعي، فضا و جزييات معماري طاقها، مشتركات متعددي ميان لوكيشن ضبط كنسرت و كاروانسراي ديرگچين پيدا كردهاند. با اين حال اين اتفاق بهانهاي شد تا بار ديگر به يكي از ظرفيتهاي قابل توجه ابنيه تاريخي و فرهنگي منحصربهفرد ايران كه متاسفانه بخش زيادي از آنها به دليل تعارضات مالكيت، فقدان بودجه حفاظت و نگهداري بهينه، بهرهبرداري نامناسب و عدم مشاركت و همراهي جامعه محلي در پاسداشت از اين مواريث گرانسنگ، رها شده و در حال تخريب هستند، توجه بيشتري شود. امروزه در جهان يك سايت تاريخي، ديگر فقط مكاني براي بازديد عموم به صورت موزهاي نيست، بلكه استفاده از اين اماكن به عنوان محلي براي تجمع و برپايي رويدادهاي فرهنگي، ظرفيتي است كه بهطور خاص مورد نظر دولتها و تشكلهاي مردمنهاد است. شايد يكي از مهمترين اين رويدادها در ساليان اخير، برگزاري مجموعه كنسرتهاي زنده ياني در سايت جهاني آكروپوليس آتن بود كه هنوز هم باگذشت سالها از برگزاري، به عنوان يك تجربه موفق از آن ياد ميشود يا چندي پيش كنسرت عليرضا قرباني در تخت جمشيد كه باوجود مخالفتهاي بسيار، برگزاري آن مورد استقبال بينظير علاقهمندان قرار گرفت و يك اثر جاودانه شد. اگرچه برگزاري كنسرت فرضي بازتاب مثبت و منفي گستردهاي در فضاي جامعه داشت، اما ميتواند باب جديدي را در جهت ايجاد زمينه برگزاري رويدادهاي فرهنگي و موسيقايي مشابه توسط زنان و مردان هنرمند ايراني بگشايد. باتوجه به بازخورد مثبت قابل توجه برپايي اين كنسرت كه نسل زد بهطور چشمگيري از آن استقبال كردهاند، احتمالا زمان آن رسيده تا با نگاه دقيقتر به تغييرات كالبدي جامعه و نيازهاي متنوع نسل جديد، بازنگري در سياستهاي كلان فرهنگي كشور در دستور كار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ساير دستگاههاي متولي و سياستگذار فرهنگ در ايران قرار گيرد. حتما دور از ذهن نيست كه طي سالهاي آينده، به جاي خروج ارز از كشور و هزينههاي هنگفتي كه علاقهمندان براي حضور در كنسرتهاي برونمرزي انجام ميدهند، با تنوعبخشي به رويدادهاي فرهنگي داخل كشور به بهرهبرداري اقتصادي و ثروتسازي از اين محل رونق دهيم.
كارشناس ميراث فرهنگي و گردشگري